تلخـست چای من عوضش می کــنی عـزیز حلقم به چیز رفت خدایی! به چی ؟ به چیز هی! خنده می کنی؟ نه به جانت فنا شدم من گـریه می کــنـم، بـ ِکــَنم از تَــــــن ِ پریز خیسم کنار ِ شُرشُرو،شـُرشــُر ســـُرای من غـــــرق ِ مــحـبّـتـت شـده ام بچــه ی ونـیـز
ادامه مطلب نوع مطلب : حسن خواجه [پیچک]، برچسب ها : لینک های مرتبط : تیر می کشد سرم نبرد می کند که بماند چه سرد می شود بدنش در سلول هایش جدا جدا اسیر می شوم که نوشتیم در غده های روز به روزی
ادامه مطلب نوع مطلب : حسن خواجه [پیچک]، برچسب ها : لینک های مرتبط : ماسک های صورتی به صورتی از درد – در زمین به چشم ِ مادری از شین نشست کرد تـــــغییر چهره که می دادی – - گــُر می گرفت لحظه ی مردی که از هست می رسید
ادامه مطلب نوع مطلب : حسن خواجه [پیچک]، برچسب ها : لینک های مرتبط : تمشکِ سرخ نبش کوچه باغ میرسی در حرارت نزدیک به لهلهِ مرداد مرکزی ای رنگ می گرفت تنت به کبودی!
ادامه مطلب نوع مطلب : حسن خواجه [پیچک]، برچسب ها : لینک های مرتبط : . دیوار سایت ![]() و انسان با نخستین درد. در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی کرد من با نخستین نگاه تو آغاز شدم. ![]() لیست شاعران دوست طبق حروف الفبا آخرین اشعار آرشیو سایت پیوندها نویسنده آمار سایت ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
||||